مدرسه آموزش از راه دور غیر دولتی دخترانه هدی مشهد

دبیرستان متوسطه اول - دبیرستان متوسطه دوم - هنرستان کار دانش

مدرسه آموزش از راه دور غیر دولتی دخترانه هدی مشهد

دبیرستان متوسطه اول - دبیرستان متوسطه دوم - هنرستان کار دانش

جوانی

جوانی دلپذیر ترین فصل زندگی هرانسانی است ؛جوانی شب قدر زندگی به شمار می رودزیرا درگذر آن برنامه زندگی انسان مطرح می شود وخط مش  حرکت آدمی مشخص پس قدر آنرا بدان  

 

هنگامی  که انسان پای به عرصه هستی می گذارد دوره های مختلفی مانند کودکی، نوجوانی، جوانی و ... را پشت سر می گذارد.
جوانى بهار زندگى است، بهارى ارزشمند اما زودگذر.
حال باید دید که چگونه از بهار جوانى کاملا بهره بریم و از این سرمایه عظیم پاسدارى و حراست نماییم؟
این جاست که باید با تلاشى پى‌گیر و مستمر، دنبال راه و روش صحیح و کاملا بى‌عیب و نقص بود؛ راهى که انبیا و پیشوایان معصوم (علیهم السلام) در پیش گرفتند و نتیجه روشن و مطلوب آن را براى ما بازگو نمودند.
حضرت علی قلب نوجوان را مانند زمین کاشته نشده ولى آماده بذر پاشى می‌داند که اگر آن چه را که باعث سعادت و کامیابى یک جوان است، بذر افشانى نکنیم، خواه ناخواه دیگران بذرافشانى خواهند کرد
در نظر پیامبر (صلى الله علیه وآله)، این دوران آن‌چنان مهم و ارزشمند است که به ابوذر غفارى دستور می‌دهد تا این فرصت طلایى را به عنوان غنیمت تلقى کرده و از آن کاملا بهره بردارى کند و می‌فرماید: «یا أباذر اغتنم شبابک قبل هرمک.
اى ابوذر از جوانى خود پیش از فرا رسیدن دوران پیرى کاملا استفاده کن»
پیرى دوران استفاده از ذخیره‌هاست نه ذخیره سازى. بدین جهت پیامبر از ابوذر می‌خواهد تا قدر جوانى خویش را شناخته و آینده را پیشاپیش بیمه کند

دعا

زن کشاورزی بیمار شد ، کشاورز به سراغ یک راهب بودایی رفت و از او خواست برای همسردعاکند .
راهب دست به دعا بر داشت و از خدا خواست همه بیماران را شفا بخشد.
ناگهان کشاورز دعای او را قطع کرد و گفت : " صبر کنید ! از شما خواستم برای همسرم دعا کنید و شما دارید برای همه بیماران دعا می کنید ! "
راهب گفت : " من دارم برای همسرت دعا می کنم .."
کشاورز گفت : " اما برای همه دعا کردید ، با این دعا ، ممکن است حال همسایه ام که مریض است ، خوب بشود و من اصلا از او خوشم نمی اید.. "
راهب گفت : " تو چیزی از درمان نمی دانی ، وقتی برای همه دعا می کنم دعاهای خودم را با دعاهای هزاران نفر دیگری که همین الان برای بیماران خود دعا می کنند ، متحد می کنم ، وقتی این دعاها با هم متحد شوند ، چنان نیرویی می یابند که تا درگاه خدا می رسند و سود ان نصیب همگان می شود. دعا های جدا جدا و منفرد ، نیروی چندانی ندارد و به جایی نخواهد رسید.

کیف شما چقدر سنگین شده؟

   

یکی ازاساتید از همه ما خواست جلسه بعد هریک کیف پلاستیکی جاداری از آنهایی که محتویات داخل آن به راحتی قابل رؤیت است به همراه یک کیسه سیب‌زمینی به کلاس بیاوریم! طبق دستور استاد، لیستی از تمام افرادی که در زندگی از آنها کدورتی داشته و بخشش آنها برایمان غیر‌ممکن بود، تهیه کردیم. به ازای هر یک از این افراد یک سیب‌زمینی بر‌داشتیم، نام آن فرد را با ذکر تاریخ روی سیب‌زمینی ‌نوشتیم و داخل کیف انداختیم. همانطور که ممکن است حدس زده باشید بعضی از کیفها براستی سنگین شده بود!بعد از اتمام این کار، استاد تقاضای عجیب‌تری مطرح کرد مبنی بر اینکه به مدت یک هفته این کیف را با خود همه‌جا ببریم و در تمام لحظات، از صبح تا شب کنار خود قرار دهیم. این کیف عجیب و غریب به مدت یک هفته می‌بایست در همه مکانها، منزل، داخل ماشین، محل کار، خیابان و کوچه و بازار و در تمام لحظات حتی موقع خواب کنار ما باشد. درواقع، دردسر حمل و مراقبت از این کیف سنگین بیانگر میزان وزنی بود که ما از نظر عاطفی و روحی تحمل می‌کردیم و مراقبت شبانه روزی ما از این کیف نشانگر این بود که چطور در تمام لحظات زندگی مراقب بوده‌ایم که مبادا حتی برای لحظه‌ای طرف مقابل را ببخشیم!طبیعی است که روز به روز ظاهر این سیب‌زمینی‌ها بدتر می‌شد، بوی بد سیب‌زمینی‌های گندیده و منظره چندش‌آور آن بیشتر و بیشتر ما و دیگران را اذیت می‌کرد و همه اینها کنایه از این بود که چگونه وقت و انرژی خود را صرف حفظ این همه نفرت و منفی‌بافی در مورد دیگران کرده بودیم.خوشبختانه با پایان یافتن هفته به پروسه بخشش به عنوان هدیه‌ای به دیگران نگاه می‌کردیم. نه تنها هدیه‌ای به دیگران که حتی هدیه‌ای به خود! پس دفعه بعد که بخشش فردی خیلی محال و نامنصفانه جلوه کرد از خودت بپرسفکر نمی‌کنی کیفت به اندازه کافی سنگین شده؟»مطمئن باش لحظه‌ای که تو فردی را می‌بخشی؛ در آسمانها قدرتی بالاتر، مهربانانه و سخاوتمندانه تو را مورد لطف و بخشش لایزال خود قرار می‌دهد